خسته شدم، ضربت سخت زدن، صدای کتک زدن، زدن، محکم زدن، تسهیم کردن
بیدار شدم
آوایی که تولید آن با ارتعاش تارآواها همراه است
آوایی که مشخصۀ واکداری را به دست آورده باشد
vocoid
بامبو
whacked
بوشوخاک، ادای کسی را در اوردن