wholeدیکشنری انگلیسی به فارسیکل، مجموع، تمام، کامل، همه، سراسر، سالم، درست، دست نخورده، تمام و کمال، بی خرده
سوسهsurface blowholeواژههای مصوب فرهنگستانحفرههایی به شکل حبابهای تختشده با گوشههای گرد یا زاویهدار که بهصورت تکی یا گروهی در سطح یا نزدیک به سطح قطعه قرار دارند متـ . مُک سطحی مُک زیرسطحی subsurface blowhole