وحشی وحشی، جو دو سر، جو پیغمبری اصل
وحشی، جنگلی، طوفانی، رام نشده، سبع، شیفته و دیوانه، خود رو، غیر اهلی
جوش، جوش دادن، جوشکاری کردن، پیوستن
ویلت، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
اردک وحشی
انبه وحشی
جو وحشی وحشی
چمن وحشی وحشی
جو وحشی وحشی را ببر
نیمه خالی
ناخودآگاه
نیمه وحشی
overwild