winnowدیکشنری انگلیسی به فارسیwinnow، غربال کردن، پاک کردن، بوجاری کردن، باد افشان کردن، باد دادن، افشاندن، بجنبش دراوردن
winnowدیکشنری انگلیسی به فارسیwinnow، غربال کردن، پاک کردن، بوجاری کردن، باد افشان کردن، باد دادن، افشاندن، بجنبش دراوردن
winnowدیکشنری انگلیسی به فارسیwinnow، غربال کردن، پاک کردن، بوجاری کردن، باد افشان کردن، باد دادن، افشاندن، بجنبش دراوردن