wirling
چرخش، حرکت کردن، چرخیدن، چرخانیدن
درود می آید
ویرلینگ
← رطوبتسنج گردان
سرخ مایل به قرمز
overswirling
چرخش، گردیدن، گشتن، باعث چرخش شدن
twirling، چرخیدن
رها کردن