wrenchدیکشنری انگلیسی به فارسیآچار، اچار، اچار فرانسه، عمل تند و وحشیانه، تند، چرخش، نقشه فریبنده، پیچ دادن، پیچ خوردن
wrenchesدیکشنری انگلیسی به فارسیآچار، اچار، اچار فرانسه، عمل تند و وحشیانه، تند، چرخش، نقشه فریبنده، پیچ دادن، پیچ خوردن
ریشهپیراییwrenchingواژههای مصوب فرهنگستانقطع بخشی از ریشههای نونهال در عمق مشخص برای افزایش رشد ریشههای افشان در نهالستان
wrenchesدیکشنری انگلیسی به فارسیآچار، اچار، اچار فرانسه، عمل تند و وحشیانه، تند، چرخش، نقشه فریبنده، پیچ دادن، پیچ خوردن