winceدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، لگد پرانی، رمیدن، لرزیدن، خود را عقب کشیدن، خود را لرزاندن و تکان دادن
winsدیکشنری انگلیسی به فارسیبرنده می شود، پیروزی، برد، فتح، غلبه، پیروز شدن، بردن، غلبه کردن، فتح کردن، فاتحشدن، غلبهیافتن بر، بدست اوردن، تحصیل کردن، تسخیر کردن