استحکام تسلیمyield strengthواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تنشی که یک فلز میتواند بدون انحراف از تناسب میان کُرنش و تنش تحمل کند
yieldدیکشنری انگلیسی به فارسیبازده، محصول، حاصل، سودمندی، ثمر دادن، واگذار کردن، ارزانی داشتن، تسلیم کردن یا شدن
فولاد فراپراستحکامultrahigh-strength steel, ultrahigh-tensile steelواژههای مصوب فرهنگستانفولاد سازهای با استحکام تسلیم (yield strength) بسیار زیاد
فولاد پراستحکامhigh-strength steel, high-tensile steelواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از فولادهای کمآلیاژ سازهای با استحکام تسلیم (yield strength) زیاد
yieldدیکشنری انگلیسی به فارسیبازده، محصول، حاصل، سودمندی، ثمر دادن، واگذار کردن، ارزانی داشتن، تسلیم کردن یا شدن
yieldدیکشنری انگلیسی به فارسیبازده، محصول، حاصل، سودمندی، ثمر دادن، واگذار کردن، ارزانی داشتن، تسلیم کردن یا شدن
بهرۀ تخمکیoocyte yieldواژههای مصوب فرهنگستانشمار انبانکهای بهدستآمده از تخمدان در یک دورۀ لقاح برونتنی