سمتالرأسzenith, zenith pointواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای که در آن راستای مخالف با خط شاقول در نقطة مشخصی از سطح زمین با کرة آسمان تلاقی میکند متـ . سَرسو
تلسکوپ سمتالرأسیzenith telescopeواژههای مصوب فرهنگستانتلسکوپی که جهت آن همواره در محدودۀ کوچکی در اطرافِ سمتالرأس قابل تغییر است
فاصلۀ سمتالرأسzenith distanceواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ زاویهای هر جِرم آسمانی از نقطۀ سمتالرأس که متمم ارتفاع جِرم است
تصویربردار سمتالرأسیphotographic zenith tubeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تلسکوپ سمتالرأسی که آینۀ اصلی آن جیوۀ مایع درحالدوران است و در آن برای دنبال کردن و تصویر برداشتن از یک ستاره، مکان صفحۀ تصویربرداری را جابهجا میکنند
کرایۀ منطقهایzone fare, zoned fareواژههای مصوب فرهنگستانکرایهای که براساس تقسیمبندی جغرافیایی محدودۀ خدماتی تعیین میشود
سمتالرأسzenith, zenith pointواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای که در آن راستای مخالف با خط شاقول در نقطة مشخصی از سطح زمین با کرة آسمان تلاقی میکند متـ . سَرسو
اوجدیکشنری فارسی به انگلیسیacme, apex, aphelion, climax, consummation, crest, culmination, extremity, height, high, high-water mark, highlight, maximum, peak, pink, pinnacle, prime, summit, superlative, tide, tiptop, top, zenith