زیلچ
کتلت، سلتی
گرم شدن، لای، لجن، گل، ته مانده، کف، درده، لجن گرفتن
سیلد
مهر و موم
رانندگی، فریفتن، ناگهان معشوق را رها کردن
zilchviticetum
zilches
zilch
nix, zilch