25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
بیشتر بدانید
کنجلک
shemite
جوش انشعابی
خزده
superior ophthalmic vein
redeclare
جستوجوی دقیق
zinzar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زینزار
جستوجوی همآوا
sensor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنسور، حسی، حساس، ضبط کننده، عضو حسی
sensor
فرهنگ لغات علمی
حسگر
sensor
فرهنگ لغات علمی
حسگر
sensor
فرهنگ لغات علمی
حسگر
sensor
واژهنامه آزاد
سهشگر (سُهِشگَر)، دریابشگر، دریافتگر.
بیشتر
۶۱ واژه همآوا