سنگ آبآواریhydroclastic rockواژههای مصوب فرهنگستانسنگی آتشفشانی که در هنگام سرد شدن در زیر آب یا یخ خرد شده است
یاوارلغتنامه دهخدایاوار. (ص ، اِ) در این شعر ناصرخسرو ظاهراً لغتی در یاور است : خردمند با اهل دنیا به رغبت نه صحبت نه کار و نه یاوار دارد. ناصرخسرو.و رجوع به آوار شود.
سنگ آبآواریhydroclastic rockواژههای مصوب فرهنگستانسنگی آتشفشانی که در هنگام سرد شدن در زیر آب یا یخ خرد شده است