آرزوناکلغتنامه دهخداآرزوناک . [ رِ ] (ص مرکب ) بسیارآرزو : پی اظهار عشق آرزوناک چو لعل از گرد تهمت دامنش پاک .زلالی .
ارجنکلغتنامه دهخداارجنک . [ اَ ج َ ن َ ] (اِ) نامی است که در ناحیه ٔ رازکان به «رامنوس پالازی » دهند و آنرا گونه هاست چون اشنگور و تنگرَس ، و سیاه توسه ، و سیاه اربه و کنار و سیاه تلو و عناب . ارژن . رجوع به ارژن و کلمات فوق شود.