گاساندیلغتنامه دهخداگاساندی . (اِخ ) (آبه پیر) ریاضی دان و فیلسوف مادی فرانسه ، معاصر دکارت ، وی چهار پنج سال هم بر او مقدم بوده است و از کسانی است که در سرنگون کردن فلسفه ٔ اسکولاستیک کوشیده است اما هر چند با ارسطو مخالف بود با دکارت هم چندان موافقت نداشته و از اشخاصی است که بر او اعتراضات مفصل
مودعلغتنامه دهخدامودع . [ دَ ] (ع ص ) اسب آساینده و آسایش جوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پدرود کرده شده . (آنندراج ) (غیاث ). مودعه .
روان آسایلغتنامه دهخداروان آسای . [ رَ ] (نف مرکب ) آساینده ٔ روان . آسایش دهنده ٔ روح . دلگشا. روح انگیز : مقامی دلگشای روان آسای چون بهشت . (گلستان ).
ودیعلغتنامه دهخداودیع. [ وَ ] (ع ص ) تن آسان و آرمیده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). ساکن . (مهذب الاسماء). || اسب آسایش جو و آساینده . || (اِ) عهد و پیمان . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ، ودایع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)