آسهaxonواژههای مصوب فرهنگستانزایده یا رشتۀ عصبی استوانهای بلندی که تکانۀ عصبی را از جسم یاختهای در یک جهت به بیرون هدایت میکند
قاتل سیاسیassassinواژههای مصوب فرهنگستانفرد مزدور یا متعصبی که با هدف سیاسی شخص یا اشخاصی را به قتل میرساند متـ . قاتل
رژیم آسیاییAsian dietواژههای مصوب فرهنگستانروش سنتی غذا خوردن در آسیا و خصوصاً نواحی شرقی و جنوبی آن که در آن عموماً گوشت غذای اصلی نیست، بلکه برنج و سبزیجات و ماهی و میوههای تازه و مصرف فراوان ادویه وجه غالب است
بازیهای آسیاییAsian Games, Asiadواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که از سال1951، و هر چهار سال یک بار میان کشورهای آسیایی برگزار میشود
اوجستانلغتنامه دهخدااوجستان . [ ج ِ ] (اِ) بلغت زند آسگون چه واژه ٔ اوجستان دریای آسگون است . (ناظم الاطباء). و آسگون نام دریای خزر است . (برهان قاطع). رجوع به آبسکون و آسگون شود.
رحویلغتنامه دهخدارحوی . [ رَ ح َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به رحا. آسیایی . حرکت دوری . (ناظم الاطباء). منسوب به رَحی ̍. دوری . آسگون . آسیایی .- دور رحوی ؛ جنبش آسیایی . حرکتی چون حرکت آسیا.
بادکوبهلغتنامه دهخدابادکوبه . [ ب َ ] (اِخ ) باکوبه . باکو نام بندری است در ساحل دریای شور از شهر شماخی سه مرحله دور آنرا باکو... نیز گویند و پیوسته باددر و دیوار آن بلد را میکوبد لهذا خانه های بندر و شهر همه از سنگ و سطح خانه ها قیراندود است . گویند: ازبناهای پادشاه دادگر انوشیروان عادل بوده ،
خزرلغتنامه دهخداخزر. [ خ َ زَ ] (اِخ ) محالی است در ترکستان که دشت قپچاق نیز گویند. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث اللغات ). ولف می گوید خزرنام ولایتی است در توران .صاحب برهان قاطع می گوید: نام ولایتی است از ترکستان که مردم آنجا بسیار سفید می باشند و قُندُز از آن ولایت آورند