آغازهلغتنامه دهخداآغازه . [ زَ / زِ ] (اِ) نام دست افزاری است کفشگران را. (از برهان ). || دوالی بدرز میان رویه و زیره ٔ کفش دوخته تا گرد و آب بدرون نشود. رجوع به آغاره شود.
آغازهفرهنگ فارسی معین(زِ)( اِ.)آغاره ، دوالی که بین رویه و تخت کفش دوزند تا آب و خاک به درون آن نرود.
پاپاآغاجهلغتنامه دهخداپاپاآغاجه . [ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از زنان سلطان حسین میرزا بایقرا. وی از او دختری بنام منور سلطان بیگم آورد و این منور سلطان بیگم بحباله ٔ نکاح یکی از نبیرگان میرزا الغبیک درآمد. رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 300
اغازهلغتنامه دهخدااغازه . [ اَ زَ / زِ ] (اِ) افزاری است کفش دوزان را. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
اغوزهلغتنامه دهخدااغوزه . [ اَ غ َ / غُو زَ / زِ ] (اِ) گردکان . (از یادداشت بخط مؤلف ). اَغوز. و رجوع به گردکان شود.
فاتحهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) آغازه. چون "فاتحه" نام سیمنادی (سوره ای) است که نِپی (قرآن) بِدان می آغازد. "فاتحه خواندن" به پارسی می شود "آغازه خواندن".
اصلواژهنامه آزاددونگ (پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) پَروَز، آغازه. شاهنامه:بدو گفت من خویش گرسیوزم - به شاه آفریدون کشد پَروَزَم. "اصل بقای انرژی" به پارسی می شود "پَروَزِ پایِستاریِ کارمایه" یا "آغازۀ پایِستاریِ کارمایه".
پیشآغازهinitial 1, initiumواژههای مصوب فرهنگستان1. یاختههایی که از آن لایههای آغازهای حاصل میشود 2. یاختههای درحالتقسیم فعال یک سرلاد
کلید آغازهhome key, homeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که مکاننما را به ابتدای سطر جاری یا ابتدای متن میبرد متـ . آغازه 1
گاهنمای آغازهhome timelineواژههای مصوب فرهنگستاندر صفحة آغازین توییتر، رشته متوالی براساس زمان از همه توییتهایی که یک کاربر دنبال میکند