کثیف کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ن، آغشتن، آلودن، آلودهکردن، آلاییدن، خاکی کردن، لکهدار کردن زخمی کردن، مجروح کردن بیحرمتیکردن، بی عفت کردن، بیتقوا بودن
مالایلغتنامه دهخدامالای . (فعل نهی ) مخفف میالای است که منع از آلوده کردن باشد یعنی آلوده مکن . (برهان ). مخفف میالای است مانند مازار که میازار باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). دوم شخص مفرد نهی از آلاییدن و آلودن . آلوده مکن . (فرهنگ فارسی معین ).