ترجمه مقاله

آموزگار

'āmuz[e]gār

۱. آموزنده؛ کسی‌که به دیگری درس بدهد.
۲. استاد.
۳. معلم؛ معلم مدرسۀ ابتدایی.
۴. ناصح؛ اندرزگو.
۵. راهنما: ◻︎ هم او آفرینندۀ روزگار / به نیکی هم او باشد آموزگار (فردوسی: ۶/۳۲۰).

اتابک، استاد، لله، مدرس، مربی، معلم، هیربد ≠ تلمیذ، دانشآموز، محصل

ترجمه مقاله