غاز تایوانیAnas formosaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای کوچک جثه از اردکیان و راستۀ غازسانان با بدن حنایی یا قهوهای روشن و بالهای سفید
واژگون ـ خمشگراana-campylotropousواژههای مصوب فرهنگستانویـژگـی تـخمـکی که یـکی از رشـتههای آوندی آن خم شده، و از پایۀ بند ناف بهطرف ناحیۀ بن تخمک خورش، که فقط در امتداد سطح پایین خم شده، کشیده شده است و پیکرۀ پایه (basal body) ندارد
واژگون ـ دوسوگراana-amphitropousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تخمکی که یکی از رشتههای آوندی آن خم شده و از پایۀ بند ناف بهطرف ناحیۀ بن تخمک خورش، که دارای خم تند در وسط و در امتداد سطح پایین و بالا است، کشیده شده است و اغلب یاختههای تمایزیافتۀ پیکرۀ پایۀ (basal body) آن در زاویۀ خمش قرار میگیرند
انا ﷲ و انا الیه راجعونلغتنامه دهخداانا ﷲ و انا الیه راجعون . [ اِن ْ نا ل ِل ْ لا هَِ وَ اِن ْ نا اِ ل َ هَِ ج ِ ] (عربی ، جمله ) یعنی ما خدای راییم و بازگشت ما سوی اوست . در هنگام مصیبت و دیدن جنازه ای گویند. قسمتی از آیه ٔ قرآن است ، تمام آیه چنین است : الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا ﷲ و انا الیه راجعون .
آناطولیلغتنامه دهخداآناطولی . [ طُ ] (اِخ ) (از یونانی آناطل ، برآمدن آفتاب ) آسیای صغیر. آسیةالصغری .
آناءلغتنامه دهخداآناء. (ع اِ) ج ِ اِنی ̍ و اَنی ̍ و اِنْو. ساعتها. هنگامها. (ربنجنی ). وقتها.- آناءاللیل ؛ کرانه ها و ساعتهای شب . اوقات شب .
آنالوطیقالغتنامه دهخداآنالوطیقا. (معرب ، اِ) (از یونانی آنا، از نو + لوئین ، گشادن ، حل کردن ) اَنالوطیقا. تحقیق تحلیلی .- آنالوطیقای اوّل ؛ مبحث قیاس . تحلیل قیاس از کتاب ارسطو.- آنالوطیقای ثانی ؛ مبحث برهان از کتاب ارسطو.
آناملغتنامه دهخداآنام . (اِخ ) نام مملکتی بمشرق شبه جزیره ٔ هندوچین بوسعت 147 هزار کیلومتر مربع و 5600000 تن مردم . کرسی آن هوء و از شهرهای مهم ّ آن توران و محصول آن ابریشم و برنج باشد.
آناطولیلغتنامه دهخداآناطولی . [ طُ ] (اِخ ) (از یونانی آناطل ، برآمدن آفتاب ) آسیای صغیر. آسیةالصغری .
آناءلغتنامه دهخداآناء. (ع اِ) ج ِ اِنی ̍ و اَنی ̍ و اِنْو. ساعتها. هنگامها. (ربنجنی ). وقتها.- آناءاللیل ؛ کرانه ها و ساعتهای شب . اوقات شب .
آنالوطیقالغتنامه دهخداآنالوطیقا. (معرب ، اِ) (از یونانی آنا، از نو + لوئین ، گشادن ، حل کردن ) اَنالوطیقا. تحقیق تحلیلی .- آنالوطیقای اوّل ؛ مبحث قیاس . تحلیل قیاس از کتاب ارسطو.- آنالوطیقای ثانی ؛ مبحث برهان از کتاب ارسطو.
آناملغتنامه دهخداآنام . (اِخ ) نام مملکتی بمشرق شبه جزیره ٔ هندوچین بوسعت 147 هزار کیلومتر مربع و 5600000 تن مردم . کرسی آن هوء و از شهرهای مهم ّ آن توران و محصول آن ابریشم و برنج باشد.
سانتاآنالغتنامه دهخداسانتاآنا. (اِخ ) نام شهری است در سالوادر که در دامنه ٔ کوه آتشفشان قرار گرفته و دارای 92200 تن سکنه است . معادن مس ، نقره و سرب دارد.
سانتاآنالغتنامه دهخداسانتاآنا. [ آن ْ نا ] (اِخ ) آنتونیو لوپز د... (1795 - 1876م .). ژنرال و مرد سیاسی مکزیک متولد در ژالاپا .
گلآنافرهنگ نامها(تلفظ: gol ānā) (گل + آنا (ترکی) = مادر) ، گلِ مادر ؛ (به مجاز) زیبا رویِ لطیف که برای مادر عزیز و گرامی است.
مهرآنافرهنگ نامها(تلفظ: mehr ānā) (فارسی ـ ترکی) (مهر = محبت و دوستی ، مهربانی + آنا = مادر) مهربانی و محبت و دوستی مادر؛ (به مجاز) مهربان و با محبت .