پری پویلغتنامه دهخداپری پوی . [پ َ ] (ص مرکب ) که پویه ای چون پری دارد : سیه چشم و گیسوفش و مشک دم پری پوی و آهوتک و گورسم .اسدی (گرشاسب نامه )
آهودولغتنامه دهخداآهودو. [ دَ / دُو ] (نف مرکب / ص مرکب ) آهوتک . آنکه دویدنی چون آهو دارد : یوزجست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک ببرجه آهودو و روباه حیله ، گوردن .منوچهری .
کرگزنلغتنامه دهخداکرگزن . [ ک َ زَ ] (اِ) نوعی تیر بزرگ . (یادداشت مؤلف ) : کنون بور آهوتک و کرگزن کمان و کمین من و کرگدن . اسدی (گرشاسب نامه ).زبان و گلوگاه و یک نیمه تن فرودوخت با کرگزن کرگدن .اسدی (گرشا
گورسملغتنامه دهخداگورسم . [ س ُ ] (ص مرکب ) ستوری که سم آن سم گور را ماند : سیه چشم و گیسوفش و مشک دم پری پوی و آهوتک و گورسم . اسدی .اشقر گورسم چوزین کردی گور بر گردش آفرین کردی .نظامی (هفت پیکر ص <span cl