آهون برلغتنامه دهخداآهون بر. [ ب ُ ] (نف مرکب ) نقّاب . نقب زن . چاهجوی . کان کن : بدل درفکندی چنان چاک راکه میتین آهون بران خاک را.؟
رمزگذاری همهیاهیچall-or-nothing encryption, AONواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رمزگذاری که در آن رمزگشایی بخشی از پیام بدون رمزگشایی کل آن ممکن نیست
چاهونلغتنامه دهخداچاهون . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 35 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 2 هزارگزی شمال راه مالرو دارزین به ساردوئیه واقع شده و 22 تن
احیونلغتنامه دهخدااحیون . [ ] (از یونانی ، اِ) در برهان قاطع این کلمه اخبون و اخیون آمده ولی در تحفه ٔ حکیم مؤمن تصریح شده که بحاء مهمله است . و آن کلمه ٔ یونانی و بمعنی رأس الأفعی است و ثمر گیاهی است شبیه بسر افعی وبی ساق و نبات او خشن و باریک و برگش از برگ ابوخلساو کاهو ریزه تر با رطوبتی
آهوربرلغتنامه دهخداآهوربر. [ ب ُ ] (نف مرکب ) در بعض فرهنگها به معنی نقاب آمده ، وآن مصحف آهون بر است . رجوع به آهون و آهون بُر شود.
اهون برلغتنامه دهخدااهون بر. [ اَ ب َ ] (ص مرکب ) آهون بر. نقب زننده و چاه جوی را گویند و بعربی نقاب خوانند و بضم بای ابجد هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). نقاب و معدنچی و چاهخوی . (ناظم الاطباء). رجوع به آهون شود.
آهونلغتنامه دهخداآهون . (اِ) رخنه و راه و مجرائی که زیر زمین کنند. نقب . سُمج . سُمجه : حور بهشتی گرش به بیند بی شک حفره زند تا زمین بیارد آهون . دقیقی .به آهون زدن در زمین با شتاب سبکتر روندی ز ماهی در آب . <p class="autho
آهونفرهنگ فارسی عمید۱. رخنه.۲. مجرایی که در زیرِ زمین باشد؛ راه زیرزمینی؛ نقب؛ سمجه: ◻︎ به آهون زدن در زمان شتاب / سبکتر ز ماهی روند اندر آب (اسدی: ۳۴۶).
آهونلغتنامه دهخداآهون . (اِ) رخنه و راه و مجرائی که زیر زمین کنند. نقب . سُمج . سُمجه : حور بهشتی گرش به بیند بی شک حفره زند تا زمین بیارد آهون . دقیقی .به آهون زدن در زمین با شتاب سبکتر روندی ز ماهی در آب . <p class="autho
آهونفرهنگ فارسی عمید۱. رخنه.۲. مجرایی که در زیرِ زمین باشد؛ راه زیرزمینی؛ نقب؛ سمجه: ◻︎ به آهون زدن در زمان شتاب / سبکتر ز ماهی روند اندر آب (اسدی: ۳۴۶).