آوهلغتنامه دهخداآوه . [ وَ ] (اِخ ) آوه ٔ سمکنان . نام یکی از سران سپاه کیخسرو : پس ِگیو بد آوه ٔ سمکنان برفتند خیلش یکان و دوگان .فردوسی .
آوهلغتنامه دهخداآوه . [ وَ / وِ ] (اِ) کوره که در آن خشت و آهک و امثال آن پزند. پزاوه . داش . || در بعض فرهنگها معنی صدا و ندا یا برآورنده ٔ صدا و ندا بکلمه داده اند. || زنجیره ای که نقاشان و دوزندگان بر کنار چیزها کشند یا دوزند.
آوهلغتنامه دهخداآوه . [ وَه ْ ] (صوت ) آه . آخ . آوخ . آواه . دریغا. دریغ. افسوس . واحسرتا. کلمه ای است که از درد یا اسف و اندوه گوینده حکایت کند : باز چون شب می شود آن گاو زفت میشود لاغر که آوه رزق رفت . مولوی .همچو مجنونی که بشن
آوهلغتنامه دهخداآوه . [وَ ] (اِخ ) نام محلی در 24 هزار گز فاصله از ساوه که آبه و آوج نیز گویند و آن در قدیم شهری بوده و آثار قدیمه ٔ بسیار پیرامون آن دیده میشود. و صاحب حدودالعالم گوید: آوه شهرکیست از جبال ، انبوه و آبادان و هوای درست و راه حجاج خراسان . و د
نمای برونبرشcut away shot, cut awayواژههای مصوب فرهنگستاننمایی که جزو رویداد اصلی فیلم نیست، ولی به آن ارتباط دارد و همزمان با آن ارائه میشود
دور ازaway fromواژههای مصوب فرهنگستاندر آییننامة کالای خطرناک، اصطلاحی برای بیان فاصلة استقرار کالاهای مربوط به زیرگروههای مختلف از یکدیگر که معمولاً حدود 3 متر است
غواص آدامزGavia adamsiiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ غواصیان و راستۀ غواصسانان که بزرگترین عضو خانواده با بزرگترین منقار است و بالای بدن و گردن و سرش سیاه است و نوارهای سفیدی بر روی گردن دارد
غواص ستارهایGavia stellataواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ غواصیان و راستۀ غواصسانان که کوچکترین عضو خانواده است و منقار کوچک و خمیده به سمت بالا و پاهای کوچک دارد
بُنبهاfly-away costواژههای مصوب فرهنگستانارزش هواگَرد بدون احتساب قطعات یدکی و هزینههای آموزش و پشتیبانی
علی آباد آوهلغتنامه دهخداعلی آباد آوه . [ ع َ دِ وَ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش جعفرآباد شهرستان ساوه . ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 259 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه ، و میوه های باغ و انار است . اهالی به زراعت و گله داری اشت
علی آباد آوهلغتنامه دهخداعلی آباد آوه . [ ع َ دِ وَ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش جعفرآباد شهرستان ساوه . ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 259 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه ، و میوه های باغ و انار است . اهالی به زراعت و گله داری اشت