آویشنلغتنامه دهخداآویشن . [ ش َ ] (اِ) صعتر. سعتر. آویشه . آویش . اوشه . اوشن . یوشن . پودنه ٔ برّی . پودینه ٔ صحرائی . پودنه ٔ کوهی . زلف شاهدان : چه کنی دنیا بی دین و خرد زیراک خوش نباشد بی نان ترّه و آویشن . ناصرخسرو.اکنون نچرد گ
آویشنفرهنگ فارسی عمیدگیاهی علفی، خودرو، معطر با برگهای کوچک و ساقۀ کوتاه که مصرف خوراکی دارد: آویشن کوهی، آویشن شیرازی.
آویشنThymus, thymeواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از نعنائیان شامل گیاهان علفی یا بوتهای معطر با ساقههای خوابیده یا خیزان یا راست و با برگهایی در شکلها و اندازههای گوناگون و با حاشیۀ صاف یا گاه دندانهدار و کاسۀ گل با حلقۀ کرک در محل گلو و دندانههای زیرین با کرکهای مژهای و با جام گل سفید یا صورتی یا یاسمنی و لولۀ کوتاه و دولبه
آویشنفرهنگ فارسی معین(شَ)( اِ.)گیاهی است معطر و صحرایی با گل های سفید و برگ های کوچک شبیه نعناع . آویشم ، آویشه ، آویشنه یا آوشن هم گویند.
آویشنفرهنگ نامها(تلفظ: āvišan) (در گیاهی) گیاهی از تیرهی نعناعیان با گلهای سفید یا گلی و برگهای کوچک ، پونه صحرائی، پونه کوهی .
آوشنلغتنامه دهخداآوشن . [ ش َ ] (اِ) آویشن . اَوشن . یَوشن . سَعتر.و اینکه بعض فرهنگ نویسان کاکوتی را مرادف دیگر این کلمه آورده اند غلط است ، چه کاکوتی گیاه دیگری است .
اوشنلغتنامه دهخدااوشن . [ اَ ش َ ] (ع اِ) آنکه با دیگری بیامیزد و بنشیند با وی و بخورد طعام وی را. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آنکه بنزد کس آید و بر سفره ٔ او نشیند و با وی طعام خورد. (از اقرب الموارد).
اوشنلغتنامه دهخدااوشن . [ اِ ش ِ ] (اِ) کاکوتی و آن گیاهی است که بعربی سعتر بری خوانند. (هفت قلزم ). آویشن .
اوشینلغتنامه دهخدااوشین . [ اَ ] (اِ) مرزنجوش صحرایی . || آلتی از چوب و مانند پنجه و دسته دار به بزرگی پارو که خرمن کوبیده را بدان باددهند و کاه را از دان سوا نمایند. (ناظم الاطباء).
آویشن آزوربهThymus kotschyanus, Thymus eriophorus, Thymus hyrcanus, Thymus arthrocladosواژههای مصوب فرهنگستانگونهای آویشن به شکل بوتهای با ساقههای خیزان و بسیار منشعب و شاخههای گلدهنده به طول 8 تا 18 سانتیمتر و در زیر گلآذین پوشیده از کرکهای نسبتاً کوتاه و خمیده و برگهای تخممرغی یا تخممرغیـ سهگوش به طول 8 تا 14 و به عرض 4 تا 7 میلیمتر و با کرکهای مژهای پراکنده در قاعده و رگبرگهای برجسته و
آویشن شیرازیZatariaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از نعنائیان شامل گیاهانی بوتهای با ساقههای منشعب و شاخههای متعدد نازک و برگهای کوچک تقریباً دایرهای و با حاشیۀ صاف و بیدُمبرگ و پوشیده از شمار فراوانی غدۀ ترشحی و گلآذین متشکل از چرخههای متعدد بیضوی یا کروی گلهای کوچک و سفید و چهار عدد پرچم و فندقچۀ تخممرغی با سطح صاف
آویشن شیرازی پُرگلZataria multiflora, Zataria bracteata,Zataria multiflora var. elatiorواژههای مصوب فرهنگستانگونهای آویشن شیرازی به شکل بوتهای به ارتفاع 30 تا 80 سانتیمتر و با شاخههای زیرین چوبی و بسیار منشعب و بیبرگ و سفید و با کرکهای ساده و متراکم و برگهای تخممرغیـ دایرهای و دایرهای و چرخههای گل اغلب دور از هم و دارای 8 تا 10 گل و با جام گل به طول 3 میلیمتر
آویشافرهنگ نامها(تلفظ: āvišā) (آویش = آویشن + ا (پسوند نسبت یا اسم ساز)) ، هم به معنای آویشن است و هم منسوب به آن . ← آویشن .
آویشن آزوربهThymus kotschyanus, Thymus eriophorus, Thymus hyrcanus, Thymus arthrocladosواژههای مصوب فرهنگستانگونهای آویشن به شکل بوتهای با ساقههای خیزان و بسیار منشعب و شاخههای گلدهنده به طول 8 تا 18 سانتیمتر و در زیر گلآذین پوشیده از کرکهای نسبتاً کوتاه و خمیده و برگهای تخممرغی یا تخممرغیـ سهگوش به طول 8 تا 14 و به عرض 4 تا 7 میلیمتر و با کرکهای مژهای پراکنده در قاعده و رگبرگهای برجسته و
آویشن شیرازیZatariaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از نعنائیان شامل گیاهانی بوتهای با ساقههای منشعب و شاخههای متعدد نازک و برگهای کوچک تقریباً دایرهای و با حاشیۀ صاف و بیدُمبرگ و پوشیده از شمار فراوانی غدۀ ترشحی و گلآذین متشکل از چرخههای متعدد بیضوی یا کروی گلهای کوچک و سفید و چهار عدد پرچم و فندقچۀ تخممرغی با سطح صاف
آویشن شیرازی پُرگلZataria multiflora, Zataria bracteata,Zataria multiflora var. elatiorواژههای مصوب فرهنگستانگونهای آویشن شیرازی به شکل بوتهای به ارتفاع 30 تا 80 سانتیمتر و با شاخههای زیرین چوبی و بسیار منشعب و بیبرگ و سفید و با کرکهای ساده و متراکم و برگهای تخممرغیـ دایرهای و دایرهای و چرخههای گل اغلب دور از هم و دارای 8 تا 10 گل و با جام گل به طول 3 میلیمتر