اباضیهلغتنامه دهخدااباضیه . [ اِ ضی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از خوارج منسوب به عبداﷲبن اباض و آنان مخالفین خود را از اهل قبله کافر شمرند و گویند مرتکب کبیره موحد است لکن مؤمن نیست ، و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و بیشتر صحابه را کافر خوانند.
آبادهلغتنامه دهخداآباده . [ دَ ] (اِخ ) سه محل است در فارس . یکی شهرستان آباده که مشتمل بر هفت بخش یا بلوک است . آباده ٔ اقلید، مرغاب ، مرودشت ، مایین ، رامجرد، بیضاء و ایرج . دیگر مرکز آباده ٔ اقلید و آن شهرکی است در راه اصفهان و شیراز میان جنّت آباد و خان درویش ، فاصله ٔ آن تا تهران <span cl
عبادیهلغتنامه دهخداعبادیه . [ ع َ دی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از اباضیه اند. (اقرب الموارد). رجوع به اباضیه شود.
سروسلغتنامه دهخداسروس . [ س َ ] (اِخ ) شهر بسیار بزرگی است در جبل از ناحیه ٔ افریقا و مردم آن از خوارج اباضیه هستند. (از معجم البلدان ). شهری است به افریقیه و اهل آن اباضیه هستند. (منتهی الارب ).
یحییلغتنامه دهخدایحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن کامل بن طلیحة خدری ، مکنی به ابوعلی ، از اباضیه و او در اول از اصحاب بشر مریسی و از مرجئه بود سپس به اباضیه گرایید. از اوست : 1- کتاب جلیلة. 2- المخلوق . <span class="hl" dir="