ترجمه مقاله

ابزار

'abzār

۱. هرچه به‌وسیلۀ آن کاری انجام شود؛ آلت.
۲. نوار باریک برجسته یا گود زینتی حاشیۀ چیزهایی از قبیل گچ‌بری، چوب، و مانند آن.
۳. واسطه برای دستیابی به هدف.
۴. دستگاه یا وسیله‌ای که برای کارهای صنعتی به کار می‌رود.
۵. [قدیمی] = ادویه

آلت، اثاث، ادات، ادوات، اسباب، افزار، دستگاه، سامان، ماشین، مایه، وسایل، وسیله

ترجمه مقاله