سلیمانلغتنامه دهخداسلیمان . [ س ُ ل َ ](اِخ ) ابن حسن طبیب و گیاه شناس و ابن بیطار از او روایت آرد. رجوع به ابن بیطار ذیل کلمه ٔ انجیر شود.
بصریلغتنامه دهخدابصری . [ ب َ] (اِخ ) نام پزشکی است که ابن بیطار در مفردات مکرراز او روایت کند. رجوع به مفردات ابن بیطار ذیل کلمات : زعفران ، ارماک ، جزر، برسیاوشان و جز آنها شود.
قراطس روحانیلغتنامه دهخداقراطس روحانی .[ ق َ طِ س ِ ] (اِخ ) گویانام گیاه شناس و پزشکی بوده است که ابن بیطار برده است . رجوع به مفردات ابن بیطار ذیل کلمه شحرور شود.
ابومحمدلغتنامه دهخداابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن بیطار. عبداﷲبن احمد ضیاءالدین بن بیطار. رجوع به عبداﷲ... و رجوع به ابن بیطار ابومحمد... شود.
امومنلغتنامه دهخداامومن . [ اَ م ُ ] (اِ) آمومن . حماما. (یادداشت مؤلف ). در مفردات ابن بیطار فقط بصورت آمومن آمده . (جامعالمفردات ابن بیطار ج 1، ذیل حماما). و رجوع به حماما شود.