ابوعثمانلغتنامه دهخداابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) انصاری . قاضی مرو بود و نقش خاتم او ((اخاف ان عصیت ربی عذاب یوم عظیم )).
ابوعثمانلغتنامه دهخداابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعدبن هاشم بن سعید خالدی بصری . رجوع به سعد... شود.
سعیدلغتنامه دهخداسعید. [ س َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل حیری مکنی به ابوعثمان . رجوع به ابوعثمان حیری شود.
عمارلغتنامه دهخداعمار.[ ع َم ْ ما ] (اِخ ) ابن مطر، مکنی و مشهور به ابوعثمان الصفار. تابعی بود. رجوع به ابوعثمان صفار شود.