ابیاریلغتنامه دهخداابیاری . [ اَب ْ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به ابیار. || دیبائی مُخطَّط و راه راه لطیف و نازک بافته و بهترین آن ابیاری کافوری بوده است : از درج برد و مخفی و ابیاری و بمی سرخط همی ستانم و تکرار میکنم . نظام قاری .نرمدست
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْ با ] (اِخ ) عبداﷲبن عمربن عبدالعزیز ابن المنذر. از نسل هباربن الاسود القرشی . دومین امیر هند از خاندان هباری است . وی در سال 250 هَ .ق . بعد از وفات پدرش به امارت هند رسید. پایتخت او شهر منصوره بود. در سال <span class="hl" d
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْ با ] (اِخ ) عمربن عبداﷲبن عمربن عبدالعزیز الهباری القرشی ، مکنی به ابوالمنذر. سومین امیر هند از خاندان هباری بود، وی در زمان پدر خود والی قسمتی از متصرفات او بود و در سال 280 هَ . ق . بعد از وفات پدر، به جای او نشست . پایتخت
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْ با ری ی ] (ص نسبی ) نسبت است به هباربن الاسودبن مطلب .... القرشی که جد عمربن عبدالعزیز است . (اللباب فی تهذیب الانساب ).
هباریلغتنامه دهخداهباری . [ هََ ب ْبا ] (اِخ ) عمربن عبدالعزیزبن المنذربن الزبیر (یا الربیع)بن عبدالرحمان بن هبار المطلبی اسدی القرشی . والی هند، وی نخستین کس از بنی هبار بود که بر هند استیلا یافت و حکومتی برای خود و خاندانش ترتیب داد. او در هند مقیم بود و هنگامی که بین نزاریه و یمانیه درزمان
علی ابیاریلغتنامه دهخداعلی ابیاری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن محمدبن علی بن محمدبن شراد برعی ابیاری زبیدی یمنی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی برعی شود.
علی ابیاریلغتنامه دهخداعلی ابیاری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن سندبن علی بن سلیمان لواتی الاصل ، ابیاری شافعی مصری . ادیب و لغوی و نحوی و محدث . وی در حدود سال 750 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در غزه اقامت گزید و سپس به دمشق رفت و از محضر ابن حجر استفاده کرد و در آن
علی ابیاریلغتنامه دهخداعلی ابیاری . [ ع َ ی ِ اَ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن علی بن حسن بن عطیه ٔ ابیاری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به شمس الدین . (579 - 616 هَ . ق .). فقیه و اصولی و متکلم بود. او راست : 1</
علی ابیاریلغتنامه دهخداعلی ابیاری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن محمدبن علی بن محمدبن شراد برعی ابیاری زبیدی یمنی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی برعی شود.
علی ابیاریلغتنامه دهخداعلی ابیاری . [ ع َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن سندبن علی بن سلیمان لواتی الاصل ، ابیاری شافعی مصری . ادیب و لغوی و نحوی و محدث . وی در حدود سال 750 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در غزه اقامت گزید و سپس به دمشق رفت و از محضر ابن حجر استفاده کرد و در آن
علی ابیاریلغتنامه دهخداعلی ابیاری . [ ع َ ی ِ اَ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن علی بن حسن بن عطیه ٔ ابیاری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به شمس الدین . (579 - 616 هَ . ق .). فقیه و اصولی و متکلم بود. او راست : 1</