قشقر اتابکیلغتنامه دهخداقشقر اتابکی . [ ] (اِخ ) سیف الدین . از طرف سلطان جلال الدین منکبرنی والی گنجه بوده است . رجوع به شدالازار ص 550 شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین از اتابکان لر بزرگ است . وی پس از پدرش «هزاراسب » در سال 626 هَ . ق . حکومت لرستان را به دست گرفت و تا سال 646</span
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن آقاسنقر حاجب ، ملقب به عمادالدین . سرسلسله ٔ اتابکان موصل و الجزیره و شام . رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن آق سنقر...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) شاهنشاه بن محمدبن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن ...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفتح . از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن مودود...) و ابوالفتح (زنگی ...) شود.
قشقر اتابکیلغتنامه دهخداقشقر اتابکی . [ ] (اِخ ) سیف الدین . از طرف سلطان جلال الدین منکبرنی والی گنجه بوده است . رجوع به شدالازار ص 550 شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین از اتابکان لر بزرگ است . وی پس از پدرش «هزاراسب » در سال 626 هَ . ق . حکومت لرستان را به دست گرفت و تا سال 646</span
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن آقاسنقر حاجب ، ملقب به عمادالدین . سرسلسله ٔ اتابکان موصل و الجزیره و شام . رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن آق سنقر...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) شاهنشاه بن محمدبن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن ...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفتح . از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن مودود...) و ابوالفتح (زنگی ...) شود.
علاءالدینلغتنامه دهخداعلاءالدین . [ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) اتابک یزد (شاه ...). هفتمین از اتابکان یزد که تا 662 هَ .ق . عهده دار اتابکی یزد بوده است . وی بعد از پدرش قطب الدین محمودشاه به اتابکی رسیده بود. (تاریخ مفصل ایران ، مغول ص 402</s
ازبکلغتنامه دهخداازبک . [ اُ ب َ ] (اِخ ) (اتابکی ...) بانی محله ٔ ازبکیه در قاهره . (کتاب التاج چ احمد زکی پاشا ص 78 ح و ص 244).
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان لر بزرگ . رجوع به عمادالدین اتابکی (پهلوان بن ...) شود.
ازبکیهلغتنامه دهخداازبکیه . [ اُ ب َ کی ی َ ] (اِخ ) محله ای بقاهره که اتابکی ازبک آنرا بنا کرد. (کتاب التاج چ احمد زکی پاشا ص 78 ح و ص 244).
قشقر اتابکیلغتنامه دهخداقشقر اتابکی . [ ] (اِخ ) سیف الدین . از طرف سلطان جلال الدین منکبرنی والی گنجه بوده است . رجوع به شدالازار ص 550 شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین از اتابکان لر بزرگ است . وی پس از پدرش «هزاراسب » در سال 626 هَ . ق . حکومت لرستان را به دست گرفت و تا سال 646</span
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن آقاسنقر حاجب ، ملقب به عمادالدین . سرسلسله ٔ اتابکان موصل و الجزیره و شام . رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن آق سنقر...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) شاهنشاه بن محمدبن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن ...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفتح . از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن مودود...) و ابوالفتح (زنگی ...) شود.