اتوبوس محلهایcirculator bus,circulator serviceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خط اتوبوسرانی در یک محدودۀ مشخص محلی که آن را به دالانهای اصلی حملونقل متصل میکند
اتوبوسفرهنگ فارسی عمیدنوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلیهای متعدد که برای حملونقل مسافر میان شهرها یا خیابانهای داخل شهر به کار میرود.
اتوبوسفرهنگ فارسی عمیدنوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلیهای متعدد که برای حملونقل مسافر میان شهرها یا خیابانهای داخل شهر به کار میرود.
اتوبوسفرهنگ فارسی عمیدنوعی اتومبیل با اتاق بزرگ و صندلیهای متعدد که برای حملونقل مسافر میان شهرها یا خیابانهای داخل شهر به کار میرود.
خط ویژۀ اتوبوسbus lane, preferential bus lane, priority bus lane, exclusive bus laneواژههای مصوب فرهنگستانخط عبوری در راه یا خیابان برای عبور اتوبوس در تمام یا قسمتی از روز
ایستگاه اتوبوسbus stop, transit stop 1واژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای که در آن مسافران برای سوار شدن بهوسیلۀ نقلیه و پیاده شدن از آن انتظار میکشند و معمولاً علائمی برای مشخص کردن محل ایستگاه در آنجا نصب میشود