اتنالغتنامه دهخدااتنا. [ اِ ] (اِخ ) کوه آتش فشانی است در شمال شرقی جزیره ٔ صقلیه (سی سی لیا) که از مرتفعترین جبال اروپاست و 3237 متر ارتفاع آن است . نخستین آتش فشانی اتنا در زمان فیثاغورس بوده است . این کوه در سال 1183 م . ب
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ثِنی . تاه ها. لاها. نوردها. || گشت های وادی . گشت های کوه . || نوردهای نامه . || شکسته ها. (وطواط). || میانه ها.- دراثناء ؛ در خلال ِ. در میان ِ. در طی ّ : از عجائب که در این اثنا رخ نمود. (تاریخ بی
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اِ ] (ع مص ) ستودن . ثنا گفتن . (تاج المصادر): اثنی علیه . (منتهی الارب ). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در سال ششم درآمدن (شتر): اثنی البعیر. (منتهی الارب ). || دوم شدن دیگری را: یقال هذا واحد
اثناعشریلغتنامه دهخدااثناعشری . [ اِ ع َ ش َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به اثناعشر. || نام یکی از امعای دقاق وآن معائی است متصل به بن معده دارای دهانه ای که آن را بوّاب نامند و از آن روی آن را اثناعشری گویند که طول آن به اندازه ٔ دوازده انگشت مُنضمّه ٔ صاحب آن میباشد. مؤلّف کشاف اصطلاحات الفنون
اثناعشریاتلغتنامه دهخدااثناعشریات . [ اِ ع َ ش َ ری یا ] (ع اِ مرکب ) ابوریحان بیرونی در التفهیم آرد: اثناعشریات چیست ؟ نیم شش یک برج است چون برج را به دوازده قسمت کنی راست ، تا هریکی دو درجه و نیم باشد. و هریکی را خداوند است . اما بهر برجی نخستین اثناعشریه خداوندبرج راست و دوم خداوند دوم برج را و
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ثِنی . تاه ها. لاها. نوردها. || گشت های وادی . گشت های کوه . || نوردهای نامه . || شکسته ها. (وطواط). || میانه ها.- دراثناء ؛ در خلال ِ. در میان ِ. در طی ّ : از عجائب که در این اثنا رخ نمود. (تاریخ بی
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اِ ] (ع مص ) ستودن . ثنا گفتن . (تاج المصادر): اثنی علیه . (منتهی الارب ). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در سال ششم درآمدن (شتر): اثنی البعیر. (منتهی الارب ). || دوم شدن دیگری را: یقال هذا واحد
اثناعشریلغتنامه دهخدااثناعشری . [ اِ ع َ ش َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به اثناعشر. || نام یکی از امعای دقاق وآن معائی است متصل به بن معده دارای دهانه ای که آن را بوّاب نامند و از آن روی آن را اثناعشری گویند که طول آن به اندازه ٔ دوازده انگشت مُنضمّه ٔ صاحب آن میباشد. مؤلّف کشاف اصطلاحات الفنون
اثناعشریاتلغتنامه دهخدااثناعشریات . [ اِ ع َ ش َ ری یا ] (ع اِ مرکب ) ابوریحان بیرونی در التفهیم آرد: اثناعشریات چیست ؟ نیم شش یک برج است چون برج را به دوازده قسمت کنی راست ، تا هریکی دو درجه و نیم باشد. و هریکی را خداوند است . اما بهر برجی نخستین اثناعشریه خداوندبرج راست و دوم خداوند دوم برج را و
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ثِنی . تاه ها. لاها. نوردها. || گشت های وادی . گشت های کوه . || نوردهای نامه . || شکسته ها. (وطواط). || میانه ها.- دراثناء ؛ در خلال ِ. در میان ِ. در طی ّ : از عجائب که در این اثنا رخ نمود. (تاریخ بی
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اِ ] (ع مص ) ستودن . ثنا گفتن . (تاج المصادر): اثنی علیه . (منتهی الارب ). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در سال ششم درآمدن (شتر): اثنی البعیر. (منتهی الارب ). || دوم شدن دیگری را: یقال هذا واحد