اجتعاللغتنامه دهخدااجتعال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) جعل . (زوزنی ). کردن . (منتهی الارب ). || مزد گرفتن . (منتهی الارب ). جُعل گرفتن .
اجتیاللغتنامه دهخدااجتیال . [ اِ ] (ع مص ) گرد برآمدن . (منتهی الارب ). || برگردانیدن کسان از قصد خود: اجتالهم ؛ برگردانید آنها را از قصد. (منتهی الارب ). || برگزیدن . (تاج المصادر): اجتال منهم . (منتهی الارب ).