لغتنامه دهخدا
اجداد. [ اِ ] (ع مص ) نو کردن . (تاج المصادر). || رفتن بر زمین جَدَد. در زمین هموار رفتن . || براه راست رفتن . || اِجداد طریق ؛ جَدَد [ زمین هموار درشت ] گردیدن راه . (منتهی الارب ). هامون شدن زمین . (تاج المصادر). || درستی در کار. ضد هزل . || اجدادِ نخل ؛ بوقت درو رسیدن خرما