احتماللغتنامه دهخدااحتمال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بار برگرفتن . || از کسی فروبردن . (تاج المصادر). از کسی فروخوردن . تحمل . بردباری . ناملایم از کسی برداشتن : شما حمیت هند و سند را دانسته اید و آنکه در وقت احتمال عار و شدت اضطرار از مرگ نترسند و از هلاک باک ندارند. (ترجمه ٔ
احتمالفرهنگ فارسی عمید۱. گمان؛ حدس.۲. (اسم مصدر) حمل کردن؛ بار برداشتن.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] بردباری کردن.
احتمالدیکشنری فارسی به انگلیسیaptness, chance, eventuality, fear, feasibility, likelihood, plausibility, probability, prospect, suspicion, uncertainty
اعتماللغتنامه دهخدااعتمال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بکار داشتن خود را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کاری مربوط بخود انجام دادن ، یقال : «الرجل یعتمل لنفسه و یستعمل غیره ». (از اقرب الموارد). عَمل . (المصادر زوزنی ). || اضطراب کردن در عمل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در کا
احتمال اشغالoccupation probabilityواژههای مصوب فرهنگستاناحتمال قرار گرفتن مجموعهای از ذرات کوانتومی در ترازی با انرژی معین
احتمال پسینیposterior probability, a posteriori probabilityواژههای مصوب فرهنگستاناحتمال یک پیشامد که پس از مشاهدۀ دادههای مربوط به متغیری تصادفی محاسبه میشود و در تقابل با احتمال پیشینیِ همان پیشامد قبل از مشاهدۀ دادههاست
احتمال پیشینیprior probability, a priori probabilityواژههای مصوب فرهنگستاناحتمال درنظرگرفتهشده برای پیشامدی بر پایۀ باورها و اطلاعات پیشین بدون استفاده از دادههای تجربی
احتمالاتلغتنامه دهخدااحتمالات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ احتمال .- بأقرب احتمالات ؛ به اقوی احتمال .- بغالب احتمالات ؛همانا.
احتمالاًمنقرضpossibly extinctواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که تنها براساس شواهد تاریخی شناخته شده است، ولی به کشف دوبارة آن امید داریم
احتمالیدیکشنری فارسی به انگلیسیassumed, chance, likely, possible, presumptive, probable, prospect, tentative, touch-and-go, uncertain
contingenciesدیکشنری انگلیسی به فارسیاحتمالات، احتمال، احتمال و قوع، تصافی، چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingencyدیکشنری انگلیسی به فارسیاحتمالی، احتمال، احتمال و قوع، تصافی، چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
احتمالاتلغتنامه دهخدااحتمالات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ احتمال .- بأقرب احتمالات ؛ به اقوی احتمال .- بغالب احتمالات ؛همانا.
احتمال اشغالoccupation probabilityواژههای مصوب فرهنگستاناحتمال قرار گرفتن مجموعهای از ذرات کوانتومی در ترازی با انرژی معین
احتمالاًمنقرضpossibly extinctواژههای مصوب فرهنگستانگونهای که تنها براساس شواهد تاریخی شناخته شده است، ولی به کشف دوبارة آن امید داریم
رادار رهگیری کماحتمالlow probability of intercept radar/low-probability-of-intercept radarواژههای مصوب فرهنگستانهرنوع وسیلة تابشی، مانند رادار، که بهدلیل توان کم و هدایتپذیری بالا و تغییر بسامد و دیگر خصوصیات، طراحی یا رهگیری یا شناسایی آن توسط تجهیزات غیرعامل دشوار است اختـ . رارَکا LPI radar, LPIR
رهگیری کماحتمالlow probability of intercept,low probability of detection, LPDواژههای مصوب فرهنگستانخصوصیت یک وسیلة تابشی، مانند رادار، که بهدلیل توان کم و هدایتپذیری زیاد و تغییر بسامد و سایر خصوصیات، طراحی یا رهگیری یا شناسایی آن توسط تجهیزات غیرعامل مشکل است اختـ . رَکا LPI
تابع چگالی احتمالprobability density functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی حقیقیمقدار که انتگرالش روی هر مجموعه، احتمال قرار گرفتن مقدارهای یک متغیر تصادفی را در آن مجموعه نشان دهد
چگالی احتمالprobability densityواژههای مصوب فرهنگستانمقدار حاصلضرب تابع موج و تابع مزدوج یک ذره در یک نقطه