اخوةلغتنامه دهخدااخوة. [ اِ / اُ وَ ] (ع اِ) ج ِ اَخ و اَخ ّ و اخو و اخاً و اُخواً. برادران . (مؤید الفضلاء) (منتهی الارب ): و جاء اخوة یوسف فدخلوا علیه فعرفهم و هم له منکرون . (قرآن 58/12).- اخوه ٔ ابوی
اخوةلغتنامه دهخدااخوة. [ اِ وَ / اُ وَ / اُ خ ُوْ وَ ] (ع اِ) ج ِ اخ . برادران . دوستان . همنشینان . صاحب مجمعالبیان گوید: اخوة؛ برادرانی که از یک پدر و مادر نباشند و اخوان ؛ برادران یک مادری و یک پدری .
چاخوئیلغتنامه دهخداچاخوئی . (حامص مرکب ) مقنی گری . چاه کنی (لغت چاخوئی با خاء معجمه امروز نیز در کرمان متداول است ): آنچه بعرق جبین و کد یمین در چاخوئی پیدا میکرده اند ایثار می نموده اند. (مزارات کرمان ص 114).
اخائیةلغتنامه دهخدااخائیة. [ اَ ی َ ] (اِخ ) اقلیمی از بیلوبونیسه ٔ قدیمه که در طول ساحل خلیج قرنثیه امتداد داشته . طول آن از مشرق بمغرب قریب 65 میل و عرض آن از 12 تا 20 میل ، از سمت شمال ببحر
اخولغتنامه دهخدااخو. [ اَ ] (ع اِ) حالت رفعی اخ . برادر. برادر نسبی . || دوست . همنشین . ج ، اخون ، آخاء، اِخوان ، اُخوان ، اِخوة، اُخوة، اُخُوّ، اُخوّة.
بیت الاخوةلغتنامه دهخدابیت الاخوة. [ ب َ تُل ْ اِ وَ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم ، برج پس از بیت المال و آن بیت بیست وسوم است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بیت اخوان شود.