ادواتلغتنامه دهخداادوات . [ اَدَ ] (ع اِ) ج ِ اَداة. آلت ها. آلات حصول چیزی . (غیاث اللغات ). اسباب . دست افزارها : چنانکه ظهورآن بی ادوات آتش زدن ممکن نگردد، اثر این تجربت و ممارست هم ظاهر نشود. (کلیله و دمنه چ 1332 ص <span class="hl"
اضواطلغتنامه دهخدااضواط. [ اِض ْ ] (ع مص ) اضواط زیار بر اسب ؛ بیطاری کردن بدان اسب را. (از اقرب الموارد). رجوع به زیار شود.
اضواتلغتنامه دهخدااضوات . [ اَ ض َ ] (ع اِ) ج ِ اضاة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به اضاة شود.
عضواتلغتنامه دهخداعضوات . [ ع ِ ض َ ] (ع اِ) ج ِ عِضاهَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عضاهة شود. || ج ِ عِضة. (ناظم الاطباء). رجوع به عضة شود.
ادوات ناوبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اوبری، سکستانت، قطبنما، رادار، چراغ دریایی، نقشه سکان، لنگر، تیغۀ موتور، پارو، بادبان جیپیاس، سیستم موقعیتیابی جهانی، ماهواره لنگرگاه، مارینا، اسکله، بارانداز، پناهگاه
ادوات ناوبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اوبری، سکستانت، قطبنما، رادار، چراغ دریایی، نقشه سکان، لنگر، تیغۀ موتور، پارو، بادبان جیپیاس، سیستم موقعیتیابی جهانی، ماهواره لنگرگاه، مارینا، اسکله، بارانداز، پناهگاه