ترجمه مقاله

ارجح

'arjah

برتر؛ بهتر؛ خوب‌تر.

۱. افضل، اقدم، اولی، برتر، راجح، مرجح، مقدم، بزرگ مرتبه، بزرگوار، بلندرتبه، بلندمرتبه، سرور، شایسته، شخیص، شریف، عالیشان، عالیقدر، عزتمند، عزیز، فخیم، گرامی، گرانپایه، گرانمایه، لایق، ماجد، محترم، معتبر، معز، معزز، معظم، مفخم، مکرم، والامقام،
۲. ارزشمند، باارزش، پربها، ثمین، گرانبها، نفیس، ≠ بیارج، خوار، کمبها

ترجمه مقاله