اروةلغتنامه دهخدااروة. [ اَرْ رُ وَ ] (اِخ ) گنگبار بحر احمر واقع دربین 40 درجه و 16 دقیقه ٔ طول غربی و 13 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی ، در <span class="hl" di
آرایۀ شلومبرگرSchlumberger array, Schlumberger electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن زوجالکترودهای داخلی برای اندازهگیری ولتاژ، در مقایسه با زوجالکترودهای خارجی جریان، خیلی به هم نزدیکاند
آرایۀ وِنِرWenner array, Wenner electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای با الکترودهای همفاصله و متقارن که میتواند در امتداد خط اندازهگیری گسترش یابد
آرایۀ قطبی ـ قطبیpole-pole array, two-arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن دو الکترود جریان و پتانسیل پشت سر هم و در فاصلهای دور از هم بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
آرایۀ دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole array, double dipole arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای الکترودی که در آن یک دوقطبی جریان را به زمین میفرستد و دوقطبی مجاور اختلاف پتانسیل را اندازهگیری میکند
آرایۀ قطبی ـ دوقطبیpole-dipole array, three-point method, three-arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن جفتالکترودهای پتانسیل پیدرپی دورتر از یکی از الکترودهای جریان بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
اروهلغتنامه دهخدااروه . [ اُ وِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از خزندگان زحّافه از خانواده ٔ آنگیده که در اروپا و بربر و آسیای غربی بسیار است .
اروهلغتنامه دهخدااروه . [ اَ ] (اِخ ) مرکز قضائیست در سنجاق سعرد از ولایت تبلیس تقریباً در مسافت پنج ساعت راه از شمال شرقی قصبه ٔ سعرد. (قاموس الاعلام ترکی ).
مارکرمهلغتنامه دهخدامارکرمه . [ ک ِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) مرحوم دهخدا این کلمه را معادل «اروه » فرانسوی گرفته و آن خزنده ای است حشره خوار و بی دست و پا و همانند مارمولک ، سریعالحرکت است ، اندامش بمانند کرم و مار می باشد. و رجوع به لاروس شود.
ده دم تنگ اروهلغتنامه دهخداده دم تنگ اروه . [ دِه ْ دَ ت َ اَرْ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در9هزارگزی شمال باختری لنده مرکز دهستان . دارای 300 تن سکنه است . آب آن از چشمه ساکنین تأمین