لغتنامه دهخدا
اساریع. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اسروع . شاخهای ریزه که از بن درخت رزروید و گاهی نرم و ترش آن خورده شود. (منتهی الارب ). || آب داری دندان و درخشندگی آن . (منتهی الارب ): ثغر ذواساریع. || خطوط و نشانهای کمان . (منتهی الارب ). || پاره های سیم و زر گداخته : الحدیث فی صفةالنّبی (ص ): کا