ترجمه مقاله

استاد

'ostād

۱. کسی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می‌دهد؛ آموزگار؛ آموزنده.
۲. دانا و توانا در علم یا هنری.
۳. معلم عالی‌رتبۀ دانشگاه، بالاتر از دانشیار.
۴. سرکارگر یا کارفرما در کارگاه صنعتی.
۵. رئیس در برخی از بازی‌های کودکان.
⟨ استادِسرا: [قدیمی] از مناصب عهد خلفای عباسی که مٲمور رسیدگی و پرداخت مخارج روزانۀ دربار، مطبخ، اسطبل، و وظایف و جیرۀ حواشی بوده؛ متصدی دخل‌و‌خرج سرای.
⟨ استادِدار: [قدیمی] = استادِسرا

۱. آموزگار، مدرس، مربی، معلم، هیربد،
۲. خبره، زبردست، کاردان، ماهر، متبحر
۳. کارفرما،
۴. صنعتگر،
۵. دانا، عالم،
۶. رئیس، سرکرده، مهتر ≠ شاگرد، ناشی

ترجمه مقاله