استتارلغتنامه دهخدااستتار. [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) در پرده شدن . (زوزنی )(تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). در پرده پنهان گردیدن . (غیاث ). پوشیده گردیدن . (منتهی الارب ). پوشیدگی . اختفاء. تواری . || پوشاندن . پوشانیدن . نهان کردن . پنهان کردن . اخفاء. || پرهیز کردن . (از منتهی الارب ). || مؤ
استتارcamouflageواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از مواد طبیعی یا الکترونیکی یا مصنوعی برای پوشاندن افراد یا تجهیزات یا مکانهای راهکنشی با هدف فریب دشمن
استتارفرهنگ فارسی معین(اِ ت ِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پوشیده شدن ، پنهان شدن . 2 - (مص م .)پنهان کردن .
استثآرلغتنامه دهخدااستثآر. [ اِ ت ِث ْ ] (ع مص ) قصاص خواستن . (منتهی الارب ). || استغاثه کردن برای قصاص گرفتن مقتول خود را از قاتل . (از منتهی الارب ).
استیثارلغتنامه دهخدااستیثار. [ اِ ] (ع مص ) استئثار. استیثار بر اصحاب ؛برگزیدن گزیده ها خویش را نه یاران را: استأثر علی اصحابه . || استیثار به ؛ بخودی خود پرداختن به . برای خود گزیدن . برای خود برگزیدن امری : استأثر اﷲ بالبقاء و العدل ؛ برای خود گزید خدای تعالی بقا و عدل را. || استأثر اﷲ بفلا
استتار سازگارchameleon camouflageواژههای مصوب فرهنگستانهر نوع تغییر اعم از رنگ و لباس و روش و اقدامی که با آن بتوان، برای استتار، با محیط اطراف همگونی ایجاد کرد
استتاردلغتنامه دهخدااستتارد. [ اِ ت ُ تا ] (اِخ ) چارلز آلفرد. نقاش انگلیسی ، مولد لندن . (1786 - 1821 م .).
استتارشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط شده، پوشیده، مستتر، جامۀمبدل پوشیده، ناشناس ماسکدار، نقابدار مدفون
استتار سازگارchameleon camouflageواژههای مصوب فرهنگستانهر نوع تغییر اعم از رنگ و لباس و روش و اقدامی که با آن بتوان، برای استتار، با محیط اطراف همگونی ایجاد کرد
اقدامات استتاریcamouflage measuresواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که نیروهای خودی انجام میدهند تا با استفاده از مواد طبیعی یا مصنوعی، افراد یا مواضع راهکنشی خود را از دیدبانی دشمن حفظ کنند و بدینترتیب باعث گمراهی و سردرگمی دشمن شوند
استتاردلغتنامه دهخدااستتارد. [ اِ ت ُ تا ] (اِخ ) چارلز آلفرد. نقاش انگلیسی ، مولد لندن . (1786 - 1821 م .).
استتار سازگارchameleon camouflageواژههای مصوب فرهنگستانهر نوع تغییر اعم از رنگ و لباس و روش و اقدامی که با آن بتوان، برای استتار، با محیط اطراف همگونی ایجاد کرد