لغتنامه دهخدا
استجابة. [ اِ ت ِ ب َ ] (ع مص ) استجابت . پاسخ کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). جواب گفتن . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). جواب دادن : استجاب له . || پاسخ خواستن . || پذیرفتن . قبول کردن .(غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). برآوردن . روا کردن . روائی . درگیر شدن . گیرا گردیدن