استطاعتفرهنگ فارسی عمید۱. توانایی داشتن؛ توانستن.۲. سرمایه داشتن.۳. (فقه) قدرت و توانایی داشتن برای انجام بعضی احکام شرعی.
استطاعتفرهنگ فارسی معین(اِ تِ عَ) [ ع . استطاعة ] (مص ل .) 1 - توانایی ، قدرت داشتن . 2 - سرمایه داشتن .
استطاعت داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی عت داشتن، توانایی داشتن، بضاعت داشتن، خرج ودخل را جور کردن
استطاعت داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی عت داشتن، توانایی داشتن، بضاعت داشتن، خرج ودخل را جور کردن
استطاعت داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی عت داشتن، توانایی داشتن، بضاعت داشتن، خرج ودخل را جور کردن