استمراری

'estemrāri

معنی

۱. ویژگی آنچه استمرار و پیوستگی دارد.
۲. (ادبی) در دستور زبان، ویژگی فعلی که بر دوام و استمرار کاری در گذشته یا حال دلالت می‌کند: مضارع استمراری.

جست‌وجوی دقیق

استمراری

لغت‌نامه دهخدا

استمراری . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) منسوب به استمرار. || (اِ) مستمری . وظیفه . مقرری .

استمراری

فرهنگ فارسی عمید

۱. ویژگی آنچه استمرار و پیوستگی دارد.۲. (ادبی) در دستور زبان، ویژگی فعلی که بر دوام و استمرار کاری در گذشته یا حال دلالت می‌کند: مضارع استمراری.

استمراری

فرهنگ فارسی معین

(اِ تِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - مستمری ، وظیفه ، مقرری . 2 - حالت فعلی که مفهوم دوام و استمرار آن را در زمان گذشته یا حال برساند.

جست‌وجوی هم‌آوا

استمراری (دستور زبان)

زمان حال استمراری (دستور زبان)

استمراراً

لغت‌نامه دهخدا

استمراراً. [ اِ ت ِ رَن ْ ] (ع ق ) مستمراً. مدام . دائماً. اتصالاً. پیوسته . همواره .

استمرار

استمرار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گذشتن و رفتن پیوسته . || بر یک روش رفتن . (منتهی الارب ). || روان شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث ). || همیشگی کردن . (منتهی الارب ). || همیشه بودن . (مجمل اللغة) (غیاث ). اتصال . توالی . پیوستگی : از روی سلامت نیت و استقام

استمرار

دیکشنری عربی به فارسی

سکني , ايستادگي , دوام , ثبات قدم , رفتار برطبق توافق , غذا , علوفه , نگهداري , توافق

جست‌وجوی مشابه

استمراری (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

imperfect, progressive

زمان حال استمراری (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

present continuous tense

جست‌وجوی متن

present progressive tense

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زمان حال استمراری

برمی خواست

واژه‌نامه آزاد

بلند شدن، زمان گذشتۀ استمراری فعل برخواستن.

لَا يَتَنَاهَوْنَ

فرهنگ واژگان قرآن

يكديگر را نهي نمي كردند - يكديگر را باز نمي داشتند (به علت تركيبش با "كانوا"در عبارت "کَانُواْ لَا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ " به صورت ماضي استمراري معني شده است )

کَانَا

فرهنگ واژگان قرآن

آن دو بودند ( اگر در ترکيب با فعل مضارع ديگري به کار رود زمان فعل دوم را ماضي استمراري مي کندمانند"کَانَا يَأْکُلَانِ ﭐلطَّعَامَ "يعني غذا مي خوردند)

لَا تَخُطُّهُ

فرهنگ واژگان قرآن

نمی نوشتی (از ماده خط است به معناي نوشتن است درعبارت "مَا کُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِکَ " با ترکیب با "مَا کُنتَ"زمانش ماضی استمراری شده است )

جست‌وجوی هم‌آغاز

استمراری (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

imperfect, progressive

درپیوند

بیشتر بدانید

استمراری

'estemrāri

معنی

جست‌وجوی دقیق

لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی عمید

فرهنگ فارسی معین

جست‌وجوی هم‌آوا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

دیکشنری عربی به فارسی

جست‌وجوی مشابه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

جست‌وجوی متن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه آزاد

فرهنگ واژگان قرآن

فرهنگ واژگان قرآن

فرهنگ واژگان قرآن

جست‌وجوی هم‌آغاز

دیکشنری فارسی به انگلیسی