ترجمه مقاله

استواری

'ost[o]vāri

۱. محکمی؛ استحکام.
۲. محکم‌کاری.
۳. (نظامی) درجۀ استوار داشتن. = استوار
۴. [قدیمی] استقامت؛ ثبات؛ پایداری.
۵. [قدیمی] اطمینان.

استحکام، استقامت، استقرار، پایداری، تایید، تثبیت، تحکیم، ثبات، ثبوت، حصانت، محکمی، مقاومت، وثاقت ≠ سستی، نااستواری

ترجمه مقاله