استودیوفرهنگ فارسی عمید۱. مکانی مجهز بهوسایل برای ساخت، تنظیم یا پخش برنامههای رادیویی، تلویزیونی، عکاسی، و مانند آن.۲. نرمافزاری که برای کارهای گرافیکی به کار میرود.۳. = سوئیت
استودیوفرهنگ فارسی معین(اِ تُ) [ ایتا. ] (اِ.) 1 - کارگاه ، اطاق کار. 2 - محل از پیش آماده شده برای ضبط و ثبت صدا و تصویر، کارگاه فیلمبرداری و ضبط صدا. 3 - کارگاه عکاسی .
محوطۀ باز استودیوback lot, lotواژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای باز در پشت ساختمان اصلی استودیو که برای فیلمبرداری و ساخت برخی صحنههای فیلم از آن استفاده میشود متـ . محوطۀ باز
صدابردار استودیوی فیلمfloor mixerواژههای مصوب فرهنگستاندر سینما، مسئول ضبط صداهای فیلم، در هنگام فیلمبرداری در استودیو متـ . صدابردار استودیو
استادگیلغتنامه دهخدااستادگی . [ اِ دَ / دِ ] (حامص ) ایستادگی . ثبات قدم . پایداری . مقاومت . بجد گرفتن کاری را. مواظبت کردن : خوش بجد استادگی در منع جانان میکندپاسبان سخت جان ، تأثیر میخ پرده است . تأثیر.<
صدابردار استودیوی فیلمfloor mixerواژههای مصوب فرهنگستاندر سینما، مسئول ضبط صداهای فیلم، در هنگام فیلمبرداری در استودیو متـ . صدابردار استودیو
محوطۀ باز استودیوback lot, lotواژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای باز در پشت ساختمان اصلی استودیو که برای فیلمبرداری و ساخت برخی صحنههای فیلم از آن استفاده میشود متـ . محوطۀ باز
محوطۀ باز استودیوback lot, lotواژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای باز در پشت ساختمان اصلی استودیو که برای فیلمبرداری و ساخت برخی صحنههای فیلم از آن استفاده میشود متـ . محوطۀ باز