اسید چرب استریشدهesterified fatty acid, free fatty acidواژههای مصوب فرهنگستانمحصول ترکیب اسید چرب آزاد با یک مولکول الکلی دیگر مثل گلیسرول
آزمون مِهِ نمکی استیکاسیدacetic acid salt fog test, acetic acid salt spray testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون خوردگی شتابیافته که در آن فلزات آهنی و غیرآهنی با پوشش آلی و غیرآلی در معرض پاشش استیکاسید قرار میگیرند
تزریق اسیدacid feedواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از اسید در عملیات شیمیایی آبهای خنککن برای واپایش میزان جرمگرفتگی کلسیمکربنات و به دست آوردن بیشترین مقدار گندزدایی (disinfection) با استفاده از کلر
ریبونوکلئیکاسیدribonucleic acidواژههای مصوب فرهنگستانبسپاری متشکل از واحدهای ریبونوکلئوتید اختـ . رِنا RNA
استپلغتنامه دهخدااستپ . [اِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) (از روسی استپژ ) نامی که روسها به هر جلگه ٔ وسیع گیاه ناک اروپا و آسیا دهند.
استپفرهنگ فارسی عمید۱. فرمان ایست؛ بایست.۲. (اسم) نور بالای چراغهای جلو خودرو که معمولاً با دستۀ راهنما یا کلید زیر پا قطع و وصل میشود.۳. (اسم مصدر) (ورزش) در فوتبال، نگه داشتن و کنترل توپ با پا یا سینه.
استپsteppeواژههای مصوب فرهنگستانعلفزارهای گستردۀ سرزمینهای آسیای مرکزی و روسیه که گاه درختان اندکی نیز در آنها یافت میشود متـ . سبزدشت
استپلغتنامه دهخدااستپ . [اِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) (از روسی استپژ ) نامی که روسها به هر جلگه ٔ وسیع گیاه ناک اروپا و آسیا دهند.
استپفرهنگ فارسی عمید۱. فرمان ایست؛ بایست.۲. (اسم) نور بالای چراغهای جلو خودرو که معمولاً با دستۀ راهنما یا کلید زیر پا قطع و وصل میشود.۳. (اسم مصدر) (ورزش) در فوتبال، نگه داشتن و کنترل توپ با پا یا سینه.
استپsteppeواژههای مصوب فرهنگستانعلفزارهای گستردۀ سرزمینهای آسیای مرکزی و روسیه که گاه درختان اندکی نیز در آنها یافت میشود متـ . سبزدشت