اسفرودلغتنامه دهخدااسفرود. [ اِ ف َ ] (اِ) سنگ خوارک باشد و آن پرنده ای است سیاه رنگ ببزرگی گنجشک و چند پر مانند شاخی بر سر دارد و بعربی قطا نامند. اگر استخوان او را بسوزانند و بسایند و با روغن زیت بجوشانند و بر داءالثعلب و سر کچل مالند موی برآورد. (برهان ) (جهانگیری ). سنگ خوار که بعربی قطا گو
اسفرودفرهنگ فارسی عمیدپرندهای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوتههای خاردار لانه میسازد و آن را برای گوشتش شکار میکنند؛ سنگخواره؛ سنگخوارک.
اسفرودفرهنگ فارسی معین(اِ فَ) ( اِ.) سنگ خوارک ، پرنده ای کوچکتر از کبک با پرهای سیاه و خاکستری ، ابفهرود نیز گویند.
اسفیورد شورآبلغتنامه دهخدااسفیورد شورآب . [ اِ وَ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری . این دهستان در قسمت جنوب باختری ساری طرفین جاده ٔ ساری به شاهی واقع و از نظر آمار و ثبت احوال تابعشاهی و از نظر بخشداری تابع ساری است . آب قرای آن از رودخانه ٔ تجن و قسمتی از چشمه سار رودخانه ٔ سیاه
اسفهرودلغتنامه دهخدااسفهرود. [ اِ ف َ ] (اِ) سنگخواره . قطا. اسفرود. هوذه : مَفْحَص ؛ آشیان اسفهرود. (السامی فی الاسامی ).
اسفهرودلغتنامه دهخدااسفهرود. [ اِ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 18000 گزی جنوب خاوری بیرجند. کوهستانی .معتدل . سکنه 534 تن . آب از قنات . محصولات غلات ، میوه ،پیله ٔ ابریشم ، بادام . شغل اها
اسفهرودلغتنامه دهخدااسفهرود. [ اِ ف َ ] (اِ) سنگخواره . قطا. اسفرود. هوذه : مَفْحَص ؛ آشیان اسفهرود. (السامی فی الاسامی ).