اخبارلغتنامه دهخدااخبار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خَبَر. آگاهی ها. اطلاعات : تو گوئی که اخبار ایشان همی فرستد بدو آفتاب اسگذار. عنصری .اگر این اخبار بمخالفان رسد... چه حشمت ماند. (تاریخ بیهقی ). اخبار رسید که داود از سرخس با لشکر قوی قصد گ
اسکدارلغتنامه دهخدااسکدار. [ اَ ک ُ / اِ ک ُ / اُ ک َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) اسکذار. اسگدار. اسگذار. اسب گدار. اسب گذار. اسپ گذارنده . خوارزمی گوید: اصل آن «از کو داری » است یعنی از کجا گرفته ؟ و آن مدرجی است که در آن عددخرائط