الغتنامه دهخداا. [ اِ ] (حرف ) همزه ٔ مکسوره در بعض کلمات گاهی افزوده و گاه حذف شود، معروفتر وقت را اصلی و غیرمعروف را مخفف یا مثقل توان گفت : براهیم و ابراهیم : دعوی کنند گرچه براهیم زاده ایم چون نیک بنگری همه شاگرد آزرند. ناصرخسرو
واشکافتنلغتنامه دهخداواشکافتن . [ ش ِ ت َ ] (مص مرکب ) شکافتن .نبش . بازشکافتن . || خواستن . بیع. (یادداشت مؤلف ). || دلالی کردن . (ناظم الاطباء).